مُحَلّی

مُحَلّی یعنی شیرین کننده؛ نامنتظر خوشی و فاعل زندگی خویش‌...

آخرین مطالب

آدم تغییر می‌کنه

جمعه, ۱۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۱:۲۳ ب.ظ

بچه که بودم، از نابینایی می‌ترسیدم. ولی حالا از بینایی... . 

۹۸/۰۸/۱۷
محمدعلی ‌‌

نظرات  (۱۶)

 آدم بهتر است  با ترس هاش روبه روشه تا بزرگ نشن برای آدم

پاسخ:
مثلا خودمو نابینا می‌کردم؟ :)) 

 فکر این پاسختو می کردم و جوابم اینه:

 یه پارچه سیاه رو چشمات ببند و راه برو تا بهت یاد داده بشه که ترس

 نداره.

پاسخ:
ترس از نابینایی‌ای که توی بچگی داشتم، با این کارهای مصنوعی رفع نمی‌شد! نابینایی یعنی تا ابد در ندیدن بودن. درکش با پارچه سیاه بستن ممکن نیست.

 نگاه کن این کارهای مصنوعی از نظر شما ولی از نظر من درست و حسابی

 شما با این کار به مغزت می فهمونی من الأن نمی تونم ببینم و کم کم

 به مغزت می فهمونی که ببین من هم نابینایی را تست کرده ام، پس ازش

 نمی ترسم.

 شما همین پارچه سیاه رو روی چشمت بندی و یک ماه بگی نابینایم، نابینا

می شی، این قدرت تلقین و مغزه.

پاسخ:
تو این کار رو انجام بده و اگه حتی بعد از یکسال پارچه سیاه بستن، نابینا شدی، اون‌وقت بیا و این رو بگو. انسان از قدرت تلقین و عادت بالاتره. با این‌ها نمی‌تونی قانعش کنی. 
+ البته با یکسال ندیدن، چشم آسیب شدید میبینه، ولی نابینا نمیشه. بعداً نگی نگفتی :))

 درباره قدرت تلقین تحقیق بفرمایید تا با قدرتش آشنا بشید.

پاسخ:
من برای قدرت تلقین اصالتی قائل نیستم. 

 انتخابتون زیاد جالب نیست ولی باهاش خوش باشین.

پاسخ:
حداقل تصویر پروفایلت رو عوض کن! «اللهم عجل لولیک الفرج» با تکیه کردن بر تلقین و عادت سازگاری نداره.

 تلقین و عادت در دینم خیلی ذکر شده است، عاشقشم.

پاسخ:
:))))))))))))))))))))))))))))))))))

 معنی شما خنده به حرف من اگر هست، واقعاً براتون متأسفم.

  اگرم نیست، خوش خنده باشید.

پاسخ:
تلقین و عادت در دین، مؤکداً رد شده! 
بت‌پرستی یک تلقین و عادت بود و رد شد. 
زنده‌به‌گور کردن دختر، یک تلقین و عادت بود و رد شد.
مردارخواری یک عادت بود و رد شد.
جهل و نادانی از عادت به روزمرگی میومد و رد شد. 

 تلقین و عادت منفی که موجب کارهایی که گفتین رد شده و من هم با رد

 این عادت ها موافقم

 ولی عادت های مثب هم کم نیستند، مثل:

سلام کردن، نمازخواندن، قرآن خواندن، تسبیحات گفتن و...

همین قرآن خوندن، آیه ها را می خوانیم و می خوانیم و می خوانیم

تا بشود برایمان عادت و یادش بگیریم و به خودمان می گوییم من می توانم

قرآن را حفظ کنم یک تلقین است و این ها خیلی هم خوبند.

پاسخ:
نماز خوندن و قرآن خوندن از روی عادت، ارزشی نداره. 
تقسیم کردن عادت و تلقین، به مثبت و منفی هم یک سطحی‌نگری بیش نیست. داریم درباره انسان حرف میزنیم. گوسفند که نیستیم.

 من و شما دو نظر متفاوت درباره تلقین و عادت داریم و نمی تونیم نظر یکدیگر

 رو به خورد یکدیگر بدهیم.

پاسخ:
:))))))))))))))
۱۷ آبان ۹۸ ، ۱۵:۲۶ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌: )‌‌‌‌‌‌‌

آقا  اجازه؟ 

=))))))))))))))))))))))

پاسخ:
بله بفرمایید :دی

الانم دیر نشده میتونین از همین ترس ناشی از بینایی تون دچار بیماری blindness  somatic بشین و به آرزوی کودکیتون دست پیدا کنین 

پاسخ:
حالت خوبه؟! آرزوی کودکی رو از کجات آوردی دقیقا؟!
۱۸ آبان ۹۸ ، ۰۰:۱۹ مائده ‌‌‌‌‌‌‌

چرا حس میکنم منظورت یه چیز دیگه ست کلا و افراد دارن اشتباه میزنن؟ :|

پاسخ:
احسنت احسنت :)
البته بینایی و نابینایی در معنای اصلی و جسمانی به کار رفته و استعاره نداره. ولی خب، منظورم یخورده مبهم هست :)

من همیشه و همواره ترس از کوررنگی داشتم. یه یاس فلسفی بزرگ بود برام. هنوز هم البته!! :) 

پاسخ:
من زیاد نمی‌شناختم کوررنگی رو. شاید چون اندازه نابینایی، معروف نبود. در نتیجه احساسی نسبت بهش ندارم :))

متن رو اصلاح میکنم میتونین از همین ترس ناشی از بیناییتون دچار بیماری blindness somatic بشین و از ترس برزگسالیتون رهایی پیدا کنین

پاسخ:
باشه، فهمیدم درساتو خوب خوندی!
۲۰ آبان ۹۸ ، ۰۰:۰۸ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌: )‌‌‌‌‌‌‌

خیلی ممنون از تیریبونی که در اختیارم گذاشتی. دیدم موضوع فلسفیه خواستم منم یه گهی خورده باشم. :)))))))

پاسخ:
:)

آدم بزرگ میشه میفهمه نداشتن خیلی از نعمتا بدم نیست ... 

پاسخ:
البته من منظورم در این حد و به این شکل نبود :)) ولی خب شاید یه همچین احساسی هم برای کسی پیش بیاد :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">