مُحَلّی

مُحَلّی یعنی شیرین کننده؛ نامنتظر خوشی و فاعل زندگی خویش‌...

بایگانی
آخرین مطالب

کجا بریم؟

پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ۰۴:۰۸ ب.ظ

۰. دوتا آپدیت برای پست قبلی. اولاً من ورودی گوگل رو بستم. برام عجیبه دوستی که میاد اینجا نمیدونه اگه بدون اکانت بیان و بدون درج ایمیل کامنت خصوصی بذاره، من هیچ راهی برای پاسخگویی ندارم. دقت بکنید لطفاً. کامنت‌های سرگردون زیادی گرفتم. :))

دوماً پست قبلی یک عدد ۴۱۵۰ داره. مومنتوم خیلی بالاست. ۴۰۵۰ رو زد. :)) وقتی بدون هیچ برگشتی این شکلی بالا میزنه بعد از هر برگشتی، حتی شده برای تست سقف می‌تونه مجدد یک بالا بزنه. شاید بشه اون عدد رو به ۴۲۰۰-۴۲۵۰ آپدیت کرد. شاید! (برای سناریویی که تعریف کردم.)

۱. این مدت بیشتر کتاب‌هایی که می‌خوانم، مشابه همان عنوان‌هایی است که پیش از این با یک برچسب کتاب زرد از کنارشان رد می‌شدم. انکار نمی‌کنم که همچنان هم کتاب‌های زرد من را پس می‌زنند و قصد ندارم بگویم هیچ کتاب زردی وجود ندارد یا کتاب‌های واقعاً زرد هم بخوانید. اما نکته اینجاست که این کتاب‌ها عنوان‌شان دزدیده شده. مثل خیلی از مفاهیم دیگری که دزدیده شده و به‌کاربردن آن‌ها در ابتدا و بدون ارائه توضیح، غلط‌انداز است و آدم‌ها ازشان فرار می‌کنند. وقتی بازشان می‌کنم و می‌خوانم‌شان و با خودم تمرین‌شان می‌کنم می‌بینم جواب می‌دهند و چیزی که جواب می‌دهد، نباید با یک برچسب زرد از کنارش عبور کرد.

تا اینجای کار دو عنوان قدرت عادت از چارلز دوهیگ و تفکر نامطمئن آنی دوک و سه کتاب اعتمادبه‌نفس و خودآگاهی و خودشناسی آلن دوباتن را می‌توانم نام ببرم. (شاید بگویید این‌ها هیچکدام که زرد نیستند. خب. نه نیستند. من بیش از حد حساس بودم.) شاید یک روزی حوصله‌ام گرفت و آمدم کارکرد هرکدامشان را برای خودم مفصل‌تر نوشتم. ولی برایم عجیب است که بیشتر این‌ها در پلتفرم‌ها (طاقچه و بهخوان) امتیازی کمتر از ۴ (از ۵) دارند! مانده‌ام که دیگر از جان یک کتاب چه می‌خواهند؟

۲. [فکر می‌کنم این بند خیلی شخصی بود! ترجیح دادم پیش خودم بماند.:)) ]

۳. شاید سه سال قبل یک نیمه‌شبی در خوابگاه بودیم و قبل خواب یکی گفت ما همه‌مان در یکی از سه نقش قربانی، تماشاچی و قهرمان/ظالم گرفتاریم. بعد از آن هم گاهی وقتی غری می‌زدم یا از شرایط شخماتیکی در درس یا کار گله می‌کردم، به شوخی و جدی می‌گفت: «اینقدر نقش قربانی رو بازی نکن.» آن زمان زیاد به این حرف توجه نکردم اما حالا خیلی برایم پررنگ شده. احساس می‌کنم در نقش قربانیِ شرایطی که فکر می‌کنم باعث اولیه‌اش نبوده‌ام گرفتار شده‌ام و هرچه هم سعی می‌کنم از آن بجهم، نمی‌شود. از وقتی هم که برگشته‌ام اینجا و از آن زندگی منفرد و شبه-مستقلم دور شده‌ام، بیشتر به این نقش گرفتار شده‌ام. فکر می‌کنم برای بیرون آمدن از این شرایط چه کاری از دستم برمی‌آید. برگشتن به کار قبلی؟ صبر برای به ثمر نشستن کار فعلی با همین گام‌های آهسته؟ سرک کشیدن به گوشه‌های بیشتر؟ (نه نه، این یکی رسماً تله است.) واقعیت این است که هر سه را امتحان کرده‌ام. کار قبلی که به پاس آخرین خاطرات زندگی مشترکمان مرا نفرین کرده و حتی مرتبط‌ترین‌ها هم ردم می‌کنند. کار فعلی هم که مثل همیشه سرعت آرام پیش‌روی خودش را دارد و سرک کشیدن به کارهای جدید هم گاهی سرگرمم می‌کند و با چاشنی سرگرمی انجامشان آن‌قدرها هم زمان‌بر نیست اما نمی‌خواهم دوباره بین‌شان سردرگم شوم. اینکه الان چه نقشی دارم را نمی‌دانم. اما حال‌واحوالم مثل اسیری است که هنگام فرار، دید کسی منتظرش نیست نرفت. :)) کجا بریم؟ (ربط احوالم به نقشم هم به بی‌ربطی آن است. گاهی که همه راه‌ها را می‌روم و برمی‌گردم به این فکر می‌کنم که چه فایده و باز دوباره از نو...)

۴. ۹۰۰۰ ساعت. نه هزار ساعت. این عددی است که در یک ویدئویی شنیدم. مدت زمانی است که یک نفر یک بازی را انجام داده است. و تازه می‌گفت بعد از ۹ هزار ساعت هنوز در آن بازی (DOTA 2) مبتدی است و حتی با ۱۵ هزار و ۲۰ هزار ساعت هم جمع نمی‌شود. قبلاً هم از اعتیادآوربودن این بازی شنیده بودم اما درباره زمان گیم پلی این بازی اینقدر نشنیده بودم.

یک ریاضی ساده و تقسیم ۹۰۰۰ساعت بر ۱۲، عدد ۷۵۰ را به دست می‌دهد. یعنی اگر یک نفر ۷۵۰روز و هر روز ۱۲ساعت این بازی را پلی کند، می‌رسد به عدد ۹۰۰۰ساعت گیم پلی. روزی ۱۲ساعت برای گیمرها عدد عجیبی نیست. من یک‌بار همراه یکی از هم‌اتاقی‌ها یک بازی نصب کردم و از بعدازظهر یک روز تا نزدیک‌های ظهر روز بعد بازی‌اش کردیم. (نزدیک ۱۸ ساعت بدون وقفه یا بلند شدن!) بنابراین این یک محاسبه منطقی است. با کم و زیاد، بین ۶۰۰ تا ۹۰۰روز می‌توان درنظرش گرفت. هرچقدر هم عددها را تغییر دهم از هیبت‌شان کم نمی‌شود.

با خودم فکر می‌کنم یک نفر حداقل ۶۰۰ روز متوالی بازی کرده است و حالا اعتراف می‌کند که هنوز در این بازی مبتدی است و کلی راه باقی دارد و البته بیشتر احساس ندامت می‌کند که عمرش را گرفته و پای این بازی جوانی‌اش رفته. با خودم فکر می‌کنم چرا یک گیمر می‌تواند این همه روز و ساعت مشغول باشد و چرا کارهای دیگری که می‌توانند جدی باشند برای من، به نظر دور و دیر می‌رسند؟ توضیح بیشتر فقط به ابهامش اضافه می‌کند. خلاصه که این عددها را ببینید و اگر چیزی را دوست دارید به سراغش بروید. مردم برای کمتر از این‌ها هم گاهی وقت بیشتری گذاشته‌اند. (البته گیم صنعت پردرآمدی است و آن جوان ناآشنا هم اشاره کرد که باید یکجوری یک درآمدی از تویش بیرون بکشید اگر جدی هستید. خلاصه که ممکن است برای یکی‌تان همین گیم همان چیزی باشد که دوست دارید. ایرادی هم ندارد.)

۰۴/۰۷/۱۸
محمدعلی ‌‌

نظرات  (۴)

سلام من اصلا حواسم به خصوصی بودن کامنت‌ها نبود، بعدش متوجه شدم.

اگه مشکلی ندارید اینجا پاسخ بدید:)))

الان شاید با خودتون بگید ۴ تومن که این حرفا رو نداره:)))

پاسخ:
سلام
اولا که نمی‌خندم و ۴.۵ سال پیش من همین ۴ میلیون هم نداشتم. نه که الان خیلی باشه، نه الانم عدد خاصی نیست :)) خلاصه که اینطور.
به نظرم دلار بگیرید برای حدود یک تا دوسال آینده بهتره. این پیشنهاد برای سناریوی ریزش انس هست، ممکنه غلط از آب دربیاد. دلار امروز ۱۱۴.۵ و انس ۴۰۱۰. دلار احتمالاً کمی پایین‌تر هم ببینه ولی میتونید پله‌ای از همینجا بگیرید خیلی فرقش نیست. 

مرسی که نخندیدین و راهنماییم کردین و انقدر خوب توضیح دادین:)

پاسخ:
اصلاً خنده نداره آخه. اگه کسی خندید ایگنورش کنید. :)) اوکیه. خواهش می‌کنم. 

چرا پست قبلی رمزداره؟

 

من اروین یالوم رو دوست دارم، خوب توضیح میده و خوب هم مینویسه.

پاسخ:
رمزش همونه که توی عنوان هست: 1234 

آره اون هم شنیدم که میگن زرده ولی منم قدیما یکی دوتا ازش خونده بودم دوست داشتم. :))

چرا من زدم گفت رمز اشتباهه پس؟!

ما برعکسیم، زردهامون رو میگن خوبه، خوب‌ها رو میگن زرده. :)))

پاسخ:
زبان کیبوردت انگلیسی بود؟ باید انگلیسی باشه. نکته خاص دیگه‌ای نداره. من الانم زدم باز کرد. 1234 اینم میتونی کپی کنی فقط اسپیس/space اضافه نداشته باشه. 

:)))))))))))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">