از شبهای غریب و دوستداشتنی
چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۴:۴۴ ق.ظ
تا حالا چندبار تا صبح، پای صحبت با ملت بودم.
و هیچ دفعهش یادم نیست، که اینقدر بعدش احساس آرامش و خلسه کرده باشم.
جالبه و همین. بودن بعضیها، خیلی موهبته. در صحبت باهاشون، جان کلام آدم، گل میاندازه. واقعا.
+ بعضی استوریها رو بذارید عزیزانم:)) با خودتون تعارف نکنید. هرکی نخواد ببینه، بلده میوت کنه. خلاصه اینکه، ممکنه، جرقهی یک گفتوگوی چندساعتهی خیلی جالب باشه. مثل استوری امشبم. از من گفتن بود.
+ بارون میآد. ملایم و باصدا. یعنی نه خیلی ملایم، نه خیلی تند. از این خوشآهنگها. آهنگ پیشزمینه امشبم، همین نوای نرم بارون بود. ماشاءالله.
۹۹/۱۲/۰۶
چه خوب...