نفسم گرفت!
رفتم مطالب خیلی قدیمیم رو، کامنتهایی که خیلی قبل دریافت کردم رو، دوباره مرور کردم. نمیدونم چرا. همینطوری. دو سه ساعت. نمیدونم زمان چطوری گذشت. نفسم گرفت. بدجور. خدای من. بعید میدونم چیزی به اندازهی یک وبلاگ روزمره، بتونه اینقدر گذشته رو صاف و شفاف ذخیره کنه.
+ حرفی، حدیثی، نکتهای، سوالی، ابهامی، چیزی ندارید بگید؟ :) بیاید حرف بزنیم. دلم تنگ شده.
مرور خاطرات تو وبلاگ خیلی حس جالبیه منم خیلی وقتا این کارو کردم :)