آسمون اینجا خاکستریه...
انصافا دو جا از بیپولی، زیادتر از حد مجاز رنجیدم!! یکیش که سر ماجرای لپتاپه. و اما دومی اینه که اگه تایر ماشینت بترکه و جرئت نکنی بدون زاپاس بری توی جاده، باید چندهفته توی صف لاستیک دولتی بمونی که چی؟ که قیمتش نصفِ آزاده. (نمیدونم. شاید با سند زودتر راه بیفته. ولی کی واسه چار روز سفر کاری، سند با خودش میبره :| )
+ واقعا این همون شهریه که دوست داشتم توش زندگی کنم؟ نه جایی واسه رفتن، نه جایی واسه موندن، نه هیچ چیز دیگهای نداره. نه کاری، نه دانشگاهی. واسه زندگی نیست انگار. فقط اگه سرت شلوغ باشه، مثل خودش شلوغ و مشغول باشی، میتونی تحملش کنی.
سلام
امیدوارم بارون بیاد :)