مُحَلّی

مُحَلّی یعنی شیرین کننده؛ نامنتظر خوشی و فاعل زندگی خویش‌...

آخرین مطالب

رستن از دامت نتوانم...

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۵۰ ب.ظ


کلافه بودیم. جمیعاً نمی‌دانستیم فرمول به آن گردن‌کلفتی، چگونه به‌دست می‌آید. گفتیم برویم دفتر استاد. از دانشکده آمدیم بیرون. لابی دانشکده‌ی ما، متعلق به همه هست، الا خودمان؛ بخاطر سالن همایش مهمی که آن‌جاست و دیروز، از آن روزهای شلوغش بود. پله‌ها را دوتا یکی آمدیم. دانشکده ریاضی، تقریبا روبه‌روی ماست. البته تقریبا! به خودمان که آمدیم، رسیده بودیم به دفتر استاد. در زدیم. با عینک، علوم‌پایه‌ای‌تر است تا بدون عینک! عینکش را روی کیبورد لپ‌تاپ تمام‌سفیدش گذاشت. مقاله‌ای بود که احیاناً داشت می‌نوشت یا ویرایش می‌کرد یا هم بازنویسی. چون در ورد بود، احیاناً از آن خودش بود. سعی کردم با رعایت بسیار، عنوانش را بخوانم. حتی، حتّی نتوانستم حدس بزنم که در کدام حوزه ریاضیات سیر می‌کند! خیلی ریز و زیرلب، با خودم، و به خودم، گفتم که «تو داری کجاها سیر می‌کنی پسر؟». به خودم آمدم و خواستم که حواسم را بدهم به تخته‌ای که پر و خالی می‌شد. ولی نتوانستم. ذهن مشوشم نتوانست جواب سوال آرامم را ندهد. داشت برای خودش تعریف می‌کرد که در کجاها سیر می‌کند! به تخته بازگشتم و سوال خودم را جلو انداختم. نفهمیدم. عکسی گرفتم و به جمله‌ی «فعلا حفظش کنید» کفایت کردم. سوالاتمان که ته کشید، ته‌دیگش - بخش جذابش - این بود که بخواهیم که توصیه‌نامه‌ای هم برای امتحان، اختصاصی و انحصاری به ما بدهد. - غافل بودیم که یکی از سوالات امتحان را همان‌جا به ما، با تأکید کردنش، نشان داده بود -. جدای از شوخی‌ها، چند دقیقه‌ای برایمان حرف زد. دلم برای نصیحت تنگ شده بود. نصیحتی که جهت منفعتی نداشته باشد! گفت آن‌طوری زندگی کنید که چهل‌سال بعد حسرت نخورید. که اگر حالا تلاش نکنید، بعداً باید روی خودتان کار کنید تا حسرت نخورید! کلمات حرفش ساده بودند و رنگ و لعاب چندانی به آن‌ها نبسته بود. اما می‌فهمیدم که چه می‌گفت. من در همان اتاق و در همان لحظه، در آتش حسراتم بودم! «خسته نباشید»هایی پراندیم و آمدیم بیرون. 

فرمولی که پرسیدم را نفهمیدم، جوابِ سوال ساده و گفته شده را اشتباه نوشتم، عنوان مقاله‌اش را از یاد بردم، شاید سال‌ها بعد یادم نیاید که تاریک‌روشنی دفترش چقدر برایم جذاب بوده است؛ اما احتمالاً به خاطر خواهم داشت که هنوز تا پایان، راه زیادی باقی مانده؛ به تعداد نفس‌هایی که دارم. بس است این در خیال زیستن! مدت‌هاست که دیگر خیال، آرامم نمی‌کند.

+ در غیابش، کسی به عنوان استاد نمی‌خواندش. اما گمان من چیز دیگری‌ست. استاد بودن تنها به سن یا مدرک نیست. منش استادگونه، مهم‌تر است. و الا، ریاضی یک را که ترم شش کارشناسی ریاضیات هم می‌تواند درک و تدریس کند.

البته که لفظ «استاد» کمی سنگین است. اما در معنای عام، شایسته است. 

۹۸/۰۸/۳۰
محمدعلی ‌‌

نظرات  (۱۳)

این فرموله a+b به توان n یکی از معضلات منه :/ حتی فرمول چاق و لاغر هم و واقعا زشته که بچه ریاضی سال اخر هنوز با اینا مشکل داشته‌باشه :| گزینه دوی سری پیش رو سر همین که این اتحادها رو بلد نبودم کلی سوال حل نکردم و درصدم اومد پایین :| ولی واقعا نمیتونم حفظشون کنم :/ چاق و لاغر رو همیشه خودم درمیارم سر جلسه بعد استفاده میکنم '_' 

پاسخ:
همین لحظه و قبل اینکه کامنت رو بدی، اومدم وبلاگت و دیدم صفحه‌ت سفیده :)) امیدوارم که اوضاع خوب باشه :)


مگه این بسط دوجمله‌ای رو دارین شماها؟ ما نداشتیم اصلا :)) ولی چاق و لاغر خیلی بامزه‌ست! اون تغییر علامتش توی دوجمله‌ش، جزو نکات شیرین تست‌زدنم بود :دی
اشکال نداره. این‌بار یاد بگیرشون و قشنگ درصدتو ببر بالا :)
چاق و لاغر رو من اینجوری حفظ شدم : کلیک (نمی‌دونم منظورو می‌رسونه یا نه. ولی نگران نباش. حفظ میشی خیلی زود :) )

خوب؟ آآآممم نمیدونم هم خوبه هم نیست؛ ولی فردا بعد از اینکه جواب‌ها اومد اگر حالم خوب باشه حتما میام :) 

 

توی حسابان یه چی داریم که اگر n زوج باشه چجوری و فرد باشه چجوری و فلان. یکم با این فرق داره. ولی این مدلی که انتخاب یک از n و اینا باشه، یعنی همین که تو نوشتی رو قاسمی تو جزوه‌ش بهمون گفته‌بود و یه‌سری جاها استفاده داشت. 

فکر کردم اینبارم میاد تو آزمون نشستم کلی خوندم و نوشتم ازش و مثال حل کردم که بره خو ذهنم بعد آزمون پارسال رو حل کردم هیچی ازش نبود '_'  

پاسخ:
نگران نباش. میتونی درستش کنی، هرچی که باشه :)
آره، فردا بیا بگو. هر مبحثی هم که سرش مشکل داری، بپرس از دبیرا و بچه‌ها. نذار مشکلاتت بزرگ بشن :) تر و تمیز حل‌شون کن :)


البته من تجربی بودم. توی ریاضی هستش. من خودم هنوز یادش نگرفتم :)) ولی نگران نباش. به مرور میشه حفظش کرد :)

:)) آره، اینم پیش میاد. ممکنه یه‌چیزی رو زیاد بخونی و اصلا ازش سوال نبینی! حس سختی داره -_-

اینکه میگی نداشتین عجیبه :))

البته فکر کنم تو تجربی بودی

ماها که ریاضی بودیم اینو تو دبیرستان خوندیم :))

اتحادهام که راحتن ولی من خودم به شخصه الان همه‌شون رو یادم رفته =))

پاسخ:
آره، احتمالا بخاطر همون تجربی بودن نداشتیم.


دانشگاهِ صفا و صمیمیته دیگه :))))) اینجا اتحاد رو یادمون بره، اینقدر بهمون میخندن تا غش کنن :/
۳۰ آبان ۹۸ ، ۲۲:۴۲ آبجی خانوم (فاطمه ...)

ریاضیاتم که رو به فناست و منم نفهمیدم

ولی عحب نصیحت نابی کرد استاد: بعد باید روی خودتان کار کنید که حسرت نخورید ...

پاسخ:
آره، خیلی خوب گفت...

:))

نه خب ما فقط مشتق لازمه بلد باشیم یکمم دیفرانسیل 

اتحاد فکر نکنم نیاز باشه تا حالا که نیاز نبودن

تازه از صفا و صمیمیت این هفته بگم که دیگه هیچی =))

در حدی صفا و صمیمیت که دانشجوهای فوق فکر میکردن من دانشجویی هستم که فوقش رو تموم کرده که استاد انقدر قبولش داره و اینا وقتی فهمیدن هنوز کارشناسیم تموم نکردم یه دور سکته کردن =)) فکر کنم یکسریاشونم توقع داشتن دکتری گرفته باشم که انقدر استاد قبولم داره =))

پاسخ:
پس با این حساب، خوشا به سعادت دانشجوهای فوق :))
۰۱ آذر ۹۸ ، ۰۰:۳۳ دُردانه ⠀

اولین چیزی که توجهم رو جلب کرد اعداد فارسی فرمول بود. کمتر کسی تو شریف اعدادو فارسی می‌نوشت. من جزو اون اقلیتا بودم که به اعداد فارسی وفادار موندم تا آخرش :))

پاسخ:
آره، برای خودمونم جالبه. فیزیک و شیمی انگلیسی می‌نویسن. ما خودمونم انگلیسی می‌نویسیم :| البته این امتحان رو فارسی نوشتم.
البته به نظرم خودش هم انگلیسی می‌نویسه. مثلا همون روز که داشت شروع می‌کرد، اول یه عدد انگلیسی نوشت، پاک کرد و فارسی نوشت. در واقع شاید به خاطر ما فارسی می‌نویسه :/ هرچند قطعا خودشم می‌دونه که بقیه اساتید کلا انگلیسی می‌نویسن. و نمی‌دونم دقیقا چرا فارسی می‌نویسه :))
+ منم بین وفاداری به فارسی یا عادت کردن به انگلیسی موندم :) من به سوییچ کردن بین دو زبانی که آدم بلده، معتقدم و نظرم این بود که کسی که انگلیسی بلده، باید بتونه وقتی داره فارسی صحبت می‌کنه، واقعا فارسی بگه. ولی خب، یخورده عجیب‌گونه سخته! مخصوصا توی نوشتن که دیگه دست عادت می‌کنه :)) (من تاکنون خیلی مقاومت کردم که هیچ نگم اوکی! ولی یه سری کلمات دیگه هستن که زودتر فارسی‌شون به زبونم میرن و این اذیتم میکنه و نمی‌دونم چجوری باید قابلیت سوییچ کردن رو کسب کنم :| :دی )
++ منتظر بودم یکی اینو بگه و منم شروع کنم به گفتن اینا. واسه همین طولانی شد :))
۰۱ آذر ۹۸ ، ۰۱:۵۸ لولی‌وش مغموم💔

این بسط رو ما دوم راهنمایی خوندیم. :| همونیه که به جدول خیام - پاسکال می‌شه یا قاطی کردم؟ :)

پاسخ:
جدول خیام پاسکال؟ دوم راهنمایی؟ :| :)))))))) نمی‌دونم خیام پاسکال چیه :))))))

چرا خوش به سعادت دانشجویان فوق؟ :))

راستی اینم جالب بود که دانشکده ما از این ترم واسه بیوشیمی فوق داره =)) ولی بازم استاد از اونا استفاده نمیکنه =)))))) حس شاخی خاصی میده لعنتی :))

پاسخ:
چون شما رو دارن :دی

:))
۰۱ آذر ۹۸ ، ۱۶:۲۳ مرضیه مهدوی فر

دلم تنگ شد برای نصیحتای استاد ادبیات کارشناسی مون، عین پدربزرگ ها بود، پیر بود و موهاش کاملا سفید، شهریار میخوند همه ش و وسطش نصیحتمون میکرد.

+منم سالهااااا به اعداد فارسی وفادار موندم آخرش کم آوردم انگلیسی شدم:)

پاسخ:
:)

+ فکرامو کردم و دیدم ترجیح میدم انگلیسی بنویسم :)) چون بالاخره نمادگذاری‌ها که فارسی نیست. حالا اینکه زبان اعداد چی باشه، زیاد مهم نخواهد بود. ولی قابلیت سوییچ‌کردن بین دو زبان رو حتما سعی می‌کنم کسب کنم.

آها =))

نه من رفته بودم سرکلاس فوق ولی کاری به اونا نداشتم مربوط به کارشناسی بود =))

بعد که استاد منو معرفی کرد توهم زدن :)) و گرنه دیگه در اون حد قبولم ندارن =)) چون علمشو ندارم دیگه :))

پاسخ:
حله :))

اقا یه سوال رشتت چیه ؟! 

البته ببخشید فوضولیه ها اگه دوست نداشتی نگو :!

پاسخ:
شیمی :)

یادم اومد که ریاضی نخوندم و وضعیت ریاضیم به فناست :|

شاید باورت نشه ولی من زوایای مثلثاتی و مقدار sin  و cos ها رو هم یادم رفته :/

پاسخ:
منم بعد کنکور، با همه‌چی مشکل پیدا کردم، از جمله همین زوایای مثلثاتی :)) :/
۰۲ آذر ۹۸ ، ۱۰:۵۴ لولی‌وش مغموم💔
تصور دبیر ریاضی‌مون اون زمان این بود که با یه سری نخبه‌ی ریاضی طرفه. :|
و اما خیام - پاسکال! اول در مورد اسمش یه توضیح بدم این جدول حاصل کار اشتراکی خیام و پاسکال نیست. بین علما در مورد مبتکر/مخترعش اختلاف هست! خارجیا می‌گن پاسکال، ما می‌گیم خیام. نهایتا برای جلوگیری از درگیری بین طرفین اسمش خیام-پاسکال شد…
این جدول خیلی کاربرد داره که یکیش همین محاسبه‌ی (a+b)^n هست. :) توی عکس توضیح دادم، امیدوارم منظورم رو خوب رسونده باشم و پیشاپیش بابت خط بدم عذر می‌خوام.
+ عکسا لینک نشدن متاسفانه. :(
جدول : http://bayanbox.ir/info/2693801067793049960/CC49DFE6-8302-4037-BE7F-31C9D389C6C3
کاربردش: http://bayanbox.ir/info/4047588664799497773/8DA2BD91-BFE7-46A7-8A4E-11FD18F138C3
پاسخ:
چه جالب :))

خیلی ممنون از توضیحات جامعی که دادی :) خیلی خوب بود :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">