کاش حداقل سکوت رو خوب بلد میبودم
يكشنبه, ۳۰ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۱۸ ب.ظ
دارم با این روزها و وضعیتی که قراره ادامه داشته باشه کنار میام. میدونم که راه فراری ندارم و باید همین رو ادامه بدم. اما دلگیرم که از همهچی، به کناری رفتم. انگار که همیشه و همهجا، یک گوشهام و بدتر اینکه در این گوشه بودن رو حق خودم میدونم. و شاید حقم باشه که حرف نمیزنم و توقع دارم سکوتم هم شنیده بشه.
اگه از من بپرسن عمیقترین نیاز؟ میگم که شنیده شدن بدون حرف زدن. بدون تلاش برای شنیده شدن حتی. بدون پیدا کردن گوش، حتیتر. اینقدر خستهام.
۰۱/۱۱/۳۰