مُحَلّی

مُحَلّی یعنی شیرین کننده؛ نامنتظر خوشی و فاعل زندگی خویش‌...

آخرین مطالب

۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
محمدعلی ‌‌
۱۷ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۱۲

سال قبل که بالاخره فهمیدم نباید برم سراغ سالنامه‌ی کاغذی، دنبال راه‌حلی برای نسخه‌های دیجیتال موردعلاقه‌ام بودم. بعد گشتن و تجربه یکی دو مورد، وان‌نوت و To Do مایکروسافت به دلم نشست. توی کامنت‌های اون پست پیشنهاد شد که سال بعدش از تجربه کار باهاشون بنویسم. خب. حالا سال بعده و من اینجام و هنوز این دو برنامه، دستیارهای محبوب منن.

To Do

برنامه To Do کاربری خیلی ساده‌ای داره. من از برنامه مایکروسافت استفاده می‌کنم اما استفاده از To Do هر شرکت دیگه‌ای هم همین کار رو می‌کنه به گمانم. تازگی‌ها – یعنی از همون سال قبل تا حالا - از برنامه‌های مایکروسافت زیادی خوشم اومده و خلاصه من رو این یکی راحت‌ترم.

توی To Do می‌تونید گروه‌های مختلفی بسازید. گروه -به‌نظرم- باید یک‌چیز کلی باشه تا بعدش براش لیست‌های مختلفی بسازید. مثلاً من یک لیست Daily's life دارم که لیست‌های Keep going، Checklist و Shopping رو داره. اینطوری می‌تونید تا ریزترین جزئیات رو هم برنامه‌ریزی کنید. البته که قرار نیست برنامه طوری باشه که حتماً در روز و ساعت مشخصی انجام بشه. برای مثال یک کارکرد لیست Keep going من برای اینه که اگه جای زیبایی رو در جستجوها و گفتگوها نشون کردم، بتونم بذارمش توی صف برای وقت‌هایی که دنبال جایی برای رفتن و گشتن می‌گردم.

یکی از قابلیت‌هایی که می‌تونه توی زندگی روزمره کمک کنه، قابلیت تکرار خودکار تسک‌هاست. اگه بخواید یه کاری رو هر هفته انجام بدید، قاعدتاً سخته که بخواید اول هر هفته اون تسک رو وارد کنید. از طرفی اگه جلوی چشم‌تون نباشه ممکنه تنبلی بهتون غلبه کنه. خب شما می‌تونید قابلیت تکرار رو تعریف کنید تا یک تسکی که تعریف کردید هر هفته یا هر ماه تکرار بشه و اتومات وارد لیست بشه. تاریخ انجام (ددلاین) و هشدار و اینا هم می‌تونید تنظیم کنید. برای هر تسک هم می‌تونید یادداشت بذارید یا فایل‌های مربوط بهش رو پیوست کنید.

قابلیت جالب دیگه‌ای که هنوز نیازی به امتحانش نداشتم، امکان به اشتراک گذاشتن تسک‌هاست. می‌تونید یه تسکی رو به یه نفر دیگه (مثلاً همکارتون) Assign کنید تا هماهنگ پیش برید. حس می‌کنم خیلی جالبه ولی خب همکارم کجا بود؟ البته که فقط برای کار نیست و برای یه‌سری چیزای دیگه هم به‌نظرم کاربردیه. برای مثال، هر هفته با دوست‌تون قرار کوه دارید؟ اوکی! یه تسک تعریف کنید که هفتگی تکرار شه و دوست‌تون هم Assign کنید. حالا مجبوره که هر هفته نگاهش به کوه بیفته و با عذاب اومدن و نیومدنش کنار بیاد =)

OneNote

ولی To Do نهایتش یه لیسته که می‌تونه کمی مرتب‌تون کنه. برای ایده‌پردازی و نوشتن چیزایی که در لحظه باید بنویسید، برای وقت‌هایی که نیاز به برنامه‌ریزی مفصل دارید، برای وقت‌هایی که باید فایده/هزینه بچینید و تصمیم بگیرید، کمکی از دست To Do برنمیاد. پس بریم سراغ OneNote. توی این یکسال اونقدری که باید از وان‌نوت کار نکشیدم. شاید چون خیلی نشد برنامه مفصل بریزم یا روی چیزهایی که دلم می‌خواسته کار کنم. با این‌همه نباید سخت بگیرم دیگه. همینایی که توی یکسال گذشته رو میگم.

من سه تا استفاده کلی از وان‌نوت کردم. اولی با ایده جزوه نوشتن بود. اون اولش که بعضی کلاس‌ها مجازی بودن، یا ویدئوهای آموزشی که داشتم رو به صورت خلاصه و چیزایی که در لحظه می‌شنیدم، می‌نوشتم. برای کلاس‌های فرمول‌دار خیلی خوب پیش نمی‌رفت اما مثلاً برای کلاس‌های فلسفه، یه خلاصه خوب از نیگل جمع شد. یعنی نتیجه داد.

استفاده بعدی برنامه‌ریزی نوشتن بود. مطالبی که دلم می‌خواست بنویسم رو برای خودم توضیح می‌دادم و یک مسیر تعریف می‌کردم. زیرتیتر می‌زدم و خلاصه الان کلی مطلب با ایده و مسیر و تیترهای آماده دارم که ننوشتم ولی یادمه خیلی شفاف شده بود برام که چی باید بنویسم و چجوری!

استفاده آخرم (که البته آخری بودنش از مهم بودنش کم نمی‌کنه :دی) برنامه‌ریزیه. برای پیج اینستام، برای تخمین زمانی که هر کاری در روز لازم داره، برای اینکه کدوم کار مهمه و چرا اولویتش بیشتره، برای ترتیب دادن به خوندن کتاب‌هام، برای هرچیزی که بشه درباره‌اش نوشت، نمودار زد، دسته‌بندی کرد و نتیجه گرفت. حتی برای تخمین اینکه برای هر کاری در آینده چه میزان سرمایه‌ای لازمه و چقدر ممکنه همه‌چی گرون‌تر بشه. خوبی‌اش اینه که همه‌شون یک‌جان و گم نمی‌شن و همیشه هستن. زمان دارن و همیشه می‌دونید کِی درباره چی چجوری فکر می‌کردید. مثلاً اینجا، آبان ۴۰۰ درباره قیمت دلار تخمینم رو نوشتم و... هعی.


راستش رو اگه بگم بهره‌وری من با این دو برنامه بیشتر نشده. یعنی این‌طور نیست که تفاوت زیادی با پارسال کرده باشه. بهره‌وری و Productivity یا هرچی که اسمش رو بذارید، تا حد بیشتری بسته به همت و اراده و این حرفاست. بعضی وقت‌ها یه اتفاقی می‌افته که هزارتا برنامه هم بریزی و بنویسی، به یکی‌اش هم نمی‌رسی. بعضی وقت‌ها اما فقط تنبلی نمی‌ذاره. امسال تنبلی نذاشت بنویسم. دلم نوشتن می‌خواست شدیداً و چندین تیتر داشتم که دلم می‌خواست متن مفصل بنویسم و نشد. متن جدی بنویسم، و نشد. شایدم فقط تنبلی نبود. حس‌ام وقتی ورد رو باز می‌کنم جوریه که انگاری نوشتن یادم رفته باشه. انگاری که نوشتن رو با خودش برده باشه. نمی‌دونم.

با این‌همه من همچنان از این‌دوتا برای سال ۴۰۲ استفاده می‌کنم. اگه زنده باشم. این تشخیصم کاملاً درست بود که من با نسخه دیجیتال راحت‌ترم تا نسخه کاغذی، و با اینکه از نسخه کاغذی (سالنامه) بیشتر خوشم میاد ولی کارایی کمتری برام داره. 

محمدعلی ‌‌
۱۴ فروردين ۰۲ ، ۰۱:۰۵ ۴ نظر