مُحَلّی

مُحَلّی یعنی شیرین کننده؛ نامنتظر خوشی و فاعل زندگی خویش‌...

آخرین مطالب

بیا امشب شرابی دیگرم ده...

جمعه, ۲۶ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۱۰ ق.ظ

تیر آخر، شباهنگام، که گام‌هایم خسته بودند و اندیشه‌هایم افسرده، بر جانم نشست. 

عشق در ضعف آمیخته بود. مدت‌ها بود که این دو، همدیگر را ملاقات کرده بودند و جایگاهشان را به دیگری وا گذاشته بودند و من در این میان، حیران، به هردو می‌نگریستم و مبهوت می‌گریستم و مسحور، درد را می‌خریدم. و درد را، چه گران می‌دهند.

+ و او، شگفتانه، حرکت‌هایش را، با صبوری تمام، می‌چیند. تو را می‌برد در یک دانشگاه صنعتی-فنی، که حتی جزو گمان‌هایت هم نبود. اما تو می‌ایستی در جایگاه شیمی، در سخت‌ترین جایگاه ممکن برای تو، و خودت را در راضی‌ترین شکل و نزدیک‌ترین حالت می‌یابی. و او، شگفتی را در شگفتی می‌رویاند. تو را می‌آورد به یک دانشگاه صنعتی-فنی، و با آن‌چه که هیچ از آن نمی‌دانی، روبه‌رو می‌کند. و او در شگفتی از شگفتی، می‌فشاردت که خودت را بیابی. و او خدای شگفت‌انگیزیست.

++ رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر «ضمیر»...

۹۸/۰۷/۲۶
محمدعلی ‌‌

نظرات  (۱۰)

۲۶ مهر ۹۸ ، ۱۳:۱۷ دُردانه ⠀

بانو حمیرا در راستای عنوان می‌فرماید: نری دنبال مستی، خودت دُرد و شرابی

پاسخ:
ها والا. خودش دُرد و شرابه...

شیمی خیلی خوبه ولی خیلی مراقب باش تو آزمایشگاه‌هاش چون میتونه کلا بزنه ناکارت کنه و ما لازمت داریم

پاسخ:
اتفاقا آزمایشگاه رو هم دوست داشتم. همه‌چیزش واقعیه! اسید واقعی، آمونیاک واقعی، خطر واقعی، واکنش واقعی... :دی

بله صدماتشم واقعیه 

برای همینم حتما دستکش و عینک و ماسک مخصوص رو همیشه ببر 

نبینم عین من اسید رو با دهن بکشی بالا‌ها :))

اسیدهای ما اسید نیست سرکه است اسیدهای شما اسیده :))

پاسخ:
ماسک رو اجبار نکردن برامون. ولی من در کل قصد دارم ماسک و محافظ گوش هم بگیرم؛ بخارات هیدروکلریک اسید پرده صماخ رو میخوره و شنوایی رو کم میکنه در دراز مدت.
استاد من اگه استاد شما بود، در جا و بدون معطلی یه صفر میداد بهتون و دیگه نمیذاشت بیاید آزمایشگاه. حتی اگه اسید رقیق باشه :دی

برو عامو استاد ما خودش با دهن میکشه =))))

پاسخ:
:|
استاد شما هم سرکه‌ست، استاد نیست که :|

خیلیم استاد خوبیه :))

وقتی داری با سرکه کار میکنی این سوسول بازیا چیه؟

البته بگذریم که اسید سولفوریکم :| یا اسید کلریکم :| بدون دستکش انگشتشو میذاشت ته پیپت :)) بعد میریخت تو ظرف تا این اینکار رو بکنه من یه دور شهادتین میخوندم :))

من خودم بیشتر از همه تو آز شیمی آلی بخاطر بو اذیت شدم

پاسخ:
استاد من این کامنت رو بخونه، میگرده استادتون رو پیدا میکنه، بعد تا میخوره میزنتش. کار استادتون اصلا توجیه‌پذیر نیست! مثلا داره الگوی دانشجو میشه خیر سرش! چه خبره توی دانشگاه آزاد؟! :|

اوی اوی به جیگر من دست زد نزدها :)) سر از تنش جدا میکنم :دی

نه خب دانشجو در جریانه خودش :)) شما خیالت راحت ماها خیلی سوسول‌تر از این حرفاییم :دی

خبری نیست عشق صفا صمیمیت :)))))))

پاسخ:
همون که گفتم اصن. استاد نیس که، سرکه‌س :دی

نه شراب نابه :))

پاسخ:
دیگه بدتر :دی

خیلیم بهتر :))

استادهای شما تهش کشمش خشک باشن حسودیت میشه :))

پاسخ:
-_- 

یاح یاح یاح :)))))

پاسخ:
-_-
۰۲ آبان ۹۸ ، ۱۲:۳۴ دُردانه ⠀

نظرات چوگویک رو خوندم یه چیزی یادم افتاد. سال سوم، دست هم‌اتاقیم تو آزمایشگاه شیمی با اسید سوخت. تا آرنج سوخته بود. خیلی بد بود. خیلی. مراقب باش خلاصه.

پاسخ:
اوهوم. خیلی خطرناکه. 
مراقبم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">